کد مطلب:314860 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:186

مجلس روضه حضرت عباس
پسرم محرم علی یك بار دیگر با خواهرش در دوران كودكی مبتلا به سرخك شدند و به خاطر این بیماری خطرناك هفده روز در خانه بستری گردید در آن زمان بیماری مزبور به بخش قابل درمان و پیشگیری از این گونه بیماری ها وجود نداشت به هر حال همه از بهبودی آن ها مأیوس شدیم. در طول این مدت، محرم علی هر از گاهی چشمانش را باز می كرد و می گفت: یا حسین و دوباره به حالت اغما برمی گشت. تا این كه روزی شخصی به نام عزیز سلیمانی آن ها را در این حالت وحشتناك دید، گفت: اگر این بیماران پادشاه زاده هم باشند خوب نمی شوند؛ یعنی گرچه پدرشان از لحاظ ثروت و امكانات موقعیت، یكی از پادشاهان دنیا را داشته باشد نمی تواند برای آن ها علاج پیدا كند. به خاطر این وضع آن ها بسیار بدتر بود. بنابراین، این بار هم به فرزندم رشید ام البنین (سلام الله علیها)، حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) متوسل شده و عرض كردم: یا حضرت عباس، شفای بچه هایم را از شما می خواهم و نذر هم می كنم كه: اگر آن ها شفا یافتند. مجلس روضه حضرت ابوالفضل (علیه السلام) را برگزار نمایم.



[ صفحه 396]



پس از این نذر كردن در مدت اندكی از عنایت و كرامت آن بزرگوار همه بچه ها شفا یافتند.